دندون درآوردن و تب و مریضی عزیزدلم
بهار قشنگم عزیزدلم ... 11دی عروسی عمو.مهدی بود و تو از همون روز تب خیلی زیادی کردی و من واقعاً تو عروسی نفهمیدم چطوری گذشت چون تو تب داشتی و همش گریه میکردی و با لباس مجلسی هم شیر دادن برام سخت بود. خلاصه از اون روز مریض شدی و دوبار بردیمت دکتر. یه هفته بعد منم ب شدت مریض شدم و تو هم مریضیت اوج گرفت و مامان مهناز اومد 4روز پیشمون موند و خیلی کمک کرد چون من واقعاً نمیتونستم کاری انجام بدم . خلاصه بعد از دوهفته ک از عروسی گذشت یه کم بهتر شدیم و الان دیگه تقریباً خوب شدیم فقط یه کم سرفه میکنیم. هفته پیش دیدم دحتر عزیزم ک حالشم زیاد خوب نیست دوتا دندون بالاییش درومده البته جالب اینجاست که دوتا دندونای جلوییت درنیومده و دوتا دندونای دومت درومده و...
نویسنده :
مامان بهار
1:19