بهاربهار، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 29 روز سن داره

حس مادرانه

حس قشنگ مادری

انتظار شیرین

عروسکم سلام مامانی . فدات بشم عشقم.  باورم ننیشه که  کم مونده بیای پیشمون. دارم روزشماری میکنم. البته 2-3روزه سرماخوردم  و بیشتر استراحت میکنم تا زود خوب شم که ایشالله موقع زایمانم خوب خوب شده باشم. که وقتی تورو برای اولین بار بغل میکنم مریض نباشم. خداکنه قبل زایمان خوب شم.    امروز 4شنبه ست و من تو هفته 39هستم. وقتی تازه باردار شده بودم رسیدن به هفته های 30 به بعد برام رویا بودو باورم نمیشد منم این روزا رو بگذرونم. ولی الان دیگه نهایت 10روز مونده به اومدنت عزیزدلم. بابایی هم خیلی منتظرته . درسته مشغله کاریش زیاده اما خب خیلی به فکرته. الان دغدغه مون شده انتخاب اسمت. هنوز 100% قطعی نشده که اسمت رو چی بذاریم. امیدوارم...
15 بهمن 1393

پایان انتظار نزدیکه.... هورا ا ا ا ا ا ا ا

دخملم عزیزم خوشگلم عروسکم.... ایشالله فردا هفته 38هم تموم میشه و دیگه بعد این باید منتظر باشیم ببینیم تو کی میای پیشمون. اصلا باورم نمیشه این 9ماه اینطوری گذشت و دیگه چیزی نمونده به تولد عشقم...     این روزهای سخت آخر رو فقط به امید آینده ای نزدیک که زندگیمون 3نفره میشه ایشالله و با ورودت زندگیمونو از یکنواختی درخواهی آورد... میگذرونم             دخترم ما هممون عاشقتیم و خیلی دوست داریم. من و بابایی و مادرپدربزرگات و همه فامیل.     دخترم تورو میسپارم به خدا که ایمن تر ازین نیست و اینطوری خیلی خیالم راحت تره. امیدوارم خدا کمک کنه بهار من صحیح و سالم به دنیا بیاد و زایمان خوب و راحتی داشته باشم...
11 بهمن 1393

درد و دل با دخترم

سلام مامانی. امیدوارم حالت خوب باشه. روزها ازپس هم میگذرند و تولد تو نزدیک تر میشه. از دیروز حالم زیاد خوب نیست. اصلا حوصله ندارم. تو شرایط سخت زندگیم تنها امیدم وجود توییه عزیزم. ای کاش پیشم بودی تا با نگاهت با خنده ت بهم آرامش میدادی و همه چیز رو فراموش میکردم. از خدا میخوام مواظبت باشه. و همیشه صحیح و سالم برام نگهت داره. دخترم دوست دارم بی نهایت.......
3 بهمن 1393

اولین روز ماه بهمن ماه تولد تو و بابایی...

سلام دختر عزیزم. عشقم. امروز اول بهمن ماهه و وارد ماه تولدت شدیم. ایشالله صحیح و سالم به دنیا بیای و همیشه خوب و خوش و سالم برامون بمونی و زندگیمونو عوض کنی و بهتر کنی. دخترخوشگلم فردا ایشالله تولد باباییه. بابات خیلی خوشحاله که تو هم تو ماه تولد اون به دنیا میای .    دخترمما هممون تورو خیلی دوست داریم  و بی صبرانه منتظرتیم. تازگیا تکونات قوی تر شوه و همینطور بزرگتر شدی چون خیلی به پایین شکمم فشار میاری و یکی دوروزه که چندتا ترک ناقابل هم زیر شکمم زده!!! البته من وقتی اولین بار دیدم خیلی ناراحت شدم اما الان دیگه ناراحت نیستم. خب بلاخره به داشتن تو می ارزه. دخترم عشقم دوست داریم هممون
1 بهمن 1393

سیسمونی بهارم...

سلام دختر خوشگل من. اینا عکسای سیسمونیته.. ایشالله صحیح و سالم به دنیا بیای ازشون استفاده کنی. از پدر و مادر عزیزم هم تشکر میکنم که خیلی زحمت کشیدن و این وسایلارو خریدن.                                                                                                                                     ...
29 دی 1393

عشق همیشگی من

سلام دخترم. سلام عشقم. عزیزم. خیلی وقته وقت نکردم برات بنویسم اما هر لحظه زندگیمو با تو و برای تو میگذرونم. به امید آینده ای نزدیک که بیای بغلم.  عزیزم این روزها خیلی نگرانم. استرسم زیاده. همش نگران زایمان و بیمارستان و و .... هستم.  و یه هیجان و ترس خاصی دارم.    البته دارم واسه دنیا اومدنت هم روز شماری میکنم تا بیای بغلم بیای بهم آرامش بدی. بیای زندگیمونو عوض کنی.  منو بابایی و حتی خیلی از اطرافیانمون مثل مادربزرگا و پدربزرگاتم منتظرتن.      خداروشکر سیسمونیت هم چندوقته کامل شده و دیگه واقعا طاقتمون واسه اومدنت تموم شده. روزی چندبار میرم اتاقت و وسایلات و لباساتو نگاه میکنم و قربون صدقت میرم. امیدوار...
25 دی 1393

ماه محرم

سلام دخترقشنگم. عشقم. چقدر لحظه شماری میکنم که ایشالله سالم به دنیا بیای و ببینمت و بغلت کنم. با هر تکونی که تو دلم میخوری منو عاشق تر میکنی. بابایی هم خیلی دوست داره و منتظرته. و با بزرگ شدن شیکمم اونم بیشتر حست میکنه.    الان تو هفته 25 هستم . روزها از پس هم میگذره تا تو بیای . بیای و بشی تمام عشقم. این روزها همه منتظرتن. مامان بابای خودم خیلی منتظرتن و خیلی دوست دارن.             الان چندوقته ماه محرم شروع شده ولی به خاطر اینکه تو توی دلمی نمیتونم زیاد جایی برم مخصوصا جاهای شلوغ. به خاطر همین امسال نتونستم برم هییت و خودم توی خونه زیارت عاشورا میخونم. این اولین محرمیه که تو وجود داری. محرم حس و حال ...
9 آبان 1393

خرید سیسمونی

سلام عزییییییزم عروسکم عسلم عمرم عشقم.....! خوبی دختر نازم؟ من 3-4روز خونه مامان مهناز بودم و با بابابزرگ میرفتیموخرید واسه تویه وروجک. خداروشکر تقریبا همه چی تکمیل شد و من ک خیلی خوشم اومد از وسایلات خیلی خوشگلن. ایشالله سرویس چوبت آماده شد عکسش رو اینجا میذارم . امیدوارم تو هم خوشت بیاد دختر قشنگم.    تو این چند وقت بابایی جونت قول داده بود بریم خرید واسه من آخه لباس گرم و لباس بارداری هنوز نگرفتم اما تا امروز ک نتونسته بیاد. آخه تنهاست و نمیتونه مغازه رو تنها بذاره. حالا امروز گفته میریم. ببینیم امروز ب قولش عمل میکنه یا نه...         بابایی خیلی دوست داره ها همیشه هواتو داره. همش حال تورو ازم نیپرسه وقتی دیش...
30 مهر 1393

عشق زندگیم

سلام دخرتم سلام عشقم. عزیزم خوبی؟ بهترین چیز برای من تو این دنیا سلامتی تویه عزیزم. وقتی تو دلم تکون میخوری کلی ذوق میکنم. بابایی هم خیلی خوشحال میشه از تکونای تو میگم..  تا میاد خونه حال تورو ازم میپرسه و کلی قربون صدقه ت میره. میشینه بلند میشه میگه دخترم عشق منه قربونش برم .....    این وسط هنوز سر اسم قشنگت ب توافق نرسیدیم و داریم برات دنبال ام میگردیم. حتما یه اسم خوشگل مثل خودت برات پیدا میکنیم. و هنوز سیسمونی هم نخریدیم. و من از دیروز اومدم خونه مامان مهناز تا باهم بریم خرید. شاید امشب بریم. کلی ذوق دارم.                دخترم از وقتی ک تو همیشه همراهمی و تورو دارم خیلی آرامش دارم و ...
24 مهر 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حس مادرانه می باشد