تاب تاب تاب تاب......
خوشگلک مامان تازگیا عاشق تاب بازی شده.... اولین باری ک منو بابا بردیمت تاب بازی تقریباً 14ماهت بود. اولش نشستی رو تاب و خوشت اومد و آروم تکونت دادیم و خودت همش میگفتی تـــــا تـــــا تاتا . بعدش بابایی یه کم بیشتر هولت داد و تویه دفعه و گریه کردی بعدش هرکاری کردیم سوار نشدی و میگفتیم بہار سوار تاب میشی تو هم میخندیدی میگفتی نَه.....
یه هفته بعد بردیم دوباره گریه کردی و گفتی نَه.....
تو خونه سوار کریرت میکردم و تکونت میدادم خوشت میومد و کم کم عادت کردی تا اینکه هفته پیش ک مامان مهناز و دایی ها اینجا بودن باهم بردیمت پارک و دیگه نمیترسیدی و خوشحال بودی و هم تاب کلی سوار شدی هم سرسره و اومدنی هم یه کم گریه کردی ک میگفتی نریم... عزیــــــزمـ عاشقام.. بوووووووس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی