اولین حرکات قدرتمند نی نی من
سلام دخترکم. سلام عزیزم. من تازه هفته21بارداریم به لطف خدا تموم شده. و این روزها توی ناقلا چون بزرگتر شدی دیگه تکوناتو حس میکنم و کلی لذت میبرم. خیلی دوست دارم خیلیییییییییی. وقتی به بابایی میگم که دخترت تکون میخوره کلی ذوق میکنه و میخنده... بابایی خیلی دوست داره. هی حال تورو میپرسه و همش برامون چیزای خوش مزه میخره... ولی حیف که شبا خیلی دیر میاد و من مجبورم از صبح تا شب تنها بمونم و هیچ جا هم نمیتونم بمونم. ولی حضورتو تو وجودم برام دلگرمی بزرگیه.و به خاطر تو راحت تر میتونم تحمل کنم. ازطرفی دلمم نمیاد چندشب تنهاش بذارم و برم خونه مامانمینا بمونم.... الان ک دارم مینویسم خیلی داری تکون میخوری... نکنه فهمیدی دارم برای تو مینویسم.؟؟؟؟؟ این روزا دق دقه من اول انتخاب اسم تویه و بعد خرید سیسمونی با مامانم. البته هنوز ک نرفتم خونشون ولی ایشالله هروقت رفتم میگیریم.. فردا هم عروسی پسر عمه سانازته... البته چون تو مراقه ست و راه دوره منو بابایی نرفتیم. امروز همه عمه ها و عموها رفتن مراغه.... خب دخترعزیزم اینو بدون خیلی دوست دارم و از وجودت لذت بزرگی میبرم و خدارو شاکرم که هدیه بزرگی مثل تورو بهم داد. و برات آرزوی سلامتی دارم . عزیزم برام دعاکن تو قلبت خیلیییی صافه. دوست دار تو مامان الناز!!!!!