۲۰ماهگی بهار من

بهار کوچولوی من از وقتی ۲۰ماهت کامل تموم شد دیگه خیلی خوب و کامل ماشالله صحبت میکنی چند روزز جمله های دوکلمه ای میگفتی مثلا بیا بریم.. دست نزن... بده من... دستشویی کردم!!😱... و ازین جور جمله ها که هرچیز رو میگم تکرار میکنی و خودتم یاد گرفتی بعد چندروز دیگه بیشتر از دوکلمه میگی مثلا دیشب ب طور منقطع گفتی انار. دون. کن. بابا. بخوره. درو باز کردم. دستم سرد شده غذا بخورم. و.... خلاصه شیرین زبونیات به اوجش رسیده و من نهایت لذت رو میبرم ازت. از صبح تا شب باهات بازی میکنم باهم نقاشی میکشیم. تو خط خطی میکنی و ب من میگی مثلا بَبَئی بکش. جوجو بکش. بابا بکش بابابزرگ بکش. مامانی بکش. زینب بکش و..... دیروز صبح تو آشپزخونه بودم دیدم صدات درنمیاد تو اتاقتی بعد ازاینکه یکم گذشت اومدی منو بردی اتاق دیوار رو نشونم دادی گفتی نقاشی کشیدم(قربون حرف زدت بشم من عزیزمـ) دیدم تمام دیوار رو با مدادرنگی قهوه ای خط خطی کردی خنده م گرفت گفتم آفرین چقدر خوشگله. و اومدم پاکش کردم دوباره کشیدی....!!!!! قربونت بشم. فقط چون زیاد ب شیر من وابسته ای غذا کم میخوری و من خیلی ناراکتم با هر ترفندی بهت میدم اما اونجور ک باید نمیخوری‌. مثلا با قالب روی تخم مرغ همزده ماه و ستاره درست میکنم میدم میخوری ک تو دوست داری. غذا هم میخوری اما کم. از ی طرف میخوام از شیر بگیرمت چون هم بهتر غذا بخوری هم ۲۱ماه قمریت تموم شده و دیگه بسته!!!!!! از ط فی اصلا از دلم نمیاد و خیلی ناراحتتم. چون خیلی وابسته ای. نمیدونم چطوری میخوای ترک کنی. از خدا میخوام کمکم کنه. هروقت یادش ویفتم گریه م میگیره. قربونت بشه خیلی هم منو دوست داری هرچیزی ک خودت میخوری ب منم میدی مثلا میری از سفره نون برمیداری برای منم میاری. یا هرخوراکی ک میخوری یه کمم ب من میدی مثل شکلات و چیپس. البته چیپس و پفک خیلی کم بهت میدیم. غذا هم ک میخوری بعضی وقتها ی قاشق هم دهن من میذاری. قربون دختر مهربونم بشم. تازه دختر قشنگم از تاریخ ۷آبان همش سوال میپرسه. مثلا میگه: سردههه؟؟؟ داااغه؟؟ برنجه؟؟؟ بابارفت؟؟؟ قشنگ حالت استفهام رو داری. خیلی خوشم میاد. از دیروز همش داری سوال میپرسی. عشقم بهارعزیزم تا ابد تو برای من متفاوت ترین و قشنگ ترین و بهترین موجود دنیایی... مطمئنم هرچندتا بچه هم ک داشته باشم تورو از همه بیشتر دوست دارم چون اولین تجربه مادر شدن رو با تو تجربه کردم. قربونت بشم😘😘😘😘😘😘😘